رومی زنگی

لبریز از احساسات متناقض...

رومی زنگی

لبریز از احساسات متناقض...

رومی زنگی

مغز پیچیده ما...

پنجشنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۸، ۰۴:۴۰ ب.ظ

دوران کودکی من توی خونه ای گذشت که طبقه پایینش مادربزرگ و پدربزرگ خدابیامرزم زندگی میکردن و طبقه بالاش خانواده عموم. این که من و پسر عموم و دخترعموها چقدر این پله ها رو میرفتیم بالا و میومدیم پایین و بازی می‌کردیم در این مقال نمیگنجه. بعد از این که ما رفتیم که با م.ژ. زندگی بکنیم خونه ما رو اجاره دادن دو سه تا مستأجر اومدن و رفتن تا این که این خانواده م.ج. اومدن تقریبا از سال ۸۴ فکر میکنم همونجا زندگی میکنن و خانم عموم هم باهاشون رفت و آمد داشت و میشناختشون. پدر خانواده گویا از ۱۶-۱۷ سالگی سیگار دود می‌فرمودن تا این که چند ماه پیش خیلی تصادفی میرن دکتر و مواجه میشن با متاستاز گسترده کنسر ریه به تقریبا همه احشا 😔 دکتر گفته بود من نمی‌دونم کدوم قسمت رو جراحی باید کنم اصلا. تا این که این بنده خدا پریروز به رحمت خدا رفتن و خانم عموی من میرن دیدن شون و گویا جسد هنوز توی خونه بوده. خلاصه زن عمو جان وقتی برمیگردن بالا دچار فراموشی شده بودن 😨😰 مثلا یادشون نمیومده که رفته بودن و سبزی خریده بودن! اورژانس میاد و میگه شوک بهشون وارد شده ولی باز هم تاکید میکنن که متخصص نورولوژی هم باید ببینشون. دکتر نورولوژیست میگن که بدون EEG و MRI نمیتونن بگن قطعا سکته بوده یا نه با توجه به این که سال ۹۳ یه سکته مغزی خفیف هم داشتن و گفته بودن گاهی اوقات توی سکته اون قسمتی که بهش اکسیژن نمی‌رسه مربوط به حافظه است!  هنوزجواب ام آر آی رو نگرفتیم ولی هوش و حواسشون یکم اومده سرجاش اما من هنوز تو کف این ساختار ژله ای پر از نورونم که این همه دمش گرمه آقا ما شخصا خیلی مخلصیم 🤔😯

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۸/۰۸/۳۰
رومی زنگی

نظرات  (۶)

۳۰ آبان ۹۸ ، ۱۶:۴۵ پنجره ی خیس

با آرزوی بهبودی شون

پاسخ:
ممنونم التماس دعا 

من متوجه نشدم یعنی زن عموت با دیدن جسد فراموشی گرفتن؟😑

پاسخ:
ببین وقتی رفتن پایین اومدن بالا دیگه یه سری چیزها یادشون نمیومده مثلا عموم دوهفته پیش یه جراحی داشتن می‌گفته تخت چرا تو پذیراییه عموم گفته خب من عمل کردم گفته وا شما که عمل نکردی هنوز البته همه رو میشناختن یه سری اتفاقات رو فراموش کرده بودن 

به امید بهبودیشون :(

این دیگه خیلی سخت شد :((

پاسخ:
ممنونم عزیزم 
آره واقعا از دیروز من ومادرم از فکرشون بیرون نمیایم ولی خب خداروشکر بهترن الان

چقدر عجیب 😑😑😑

ایشالله زود خوب شن

پاسخ:
آره واقعا پیچیدگی های مغز تمومی ندارن 
ممنونم ازت مهربونم 

جسد چرا بوده هنوز؟!! 

پاسخ:
خب اون بنده خدا تازه فوت کرده بوده هنوز ماشین بهشت زهرا نیومده بوده ببرش 

ما از این سندروم global amnesia چندتا دیدیم توی بخش روان.

تازه اینکه خوبه،یکسری علامت توی روانپزشکی هستن که خیلی جالبن.مثلا فرد تحت یک استرس شدید قرار میگیره بعد کور میشه،لال یا فلج میشه و غیره درحالی که هیچ مشکل نورولوژیکی براش پیدا نمیشه...ما یه بچه داشتیم که مادرش رو توی خونه با یه مرد دیده بود و بعد با کوری آوردنش.البته چشم بیمار کور نیست ولی خب بیمار چیزی رو نمیبینه(اینا هیچ ربطی به کیس زن عموت نداشت ها،به اینا میگن conversionو کلا یه چیز دیگه ان ولی یهو یادشون افتادم)

انشالله که زن عمو مشکل نورولوژیک ندارن.گلوبال آمنزی خیلی زود خوب میشه:)

پاسخ:
سلام عزیزدلم 
مرسی که از وقت باارزشت گذاشتی و برام کامنت گذاشتی یک دنیا ممنونم از توضیحاتت
خیلی بهترن خداروشکر ولی هنوز بیشتر خوابن 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی