رومی زنگی

لبریز از احساسات متناقض...

رومی زنگی

لبریز از احساسات متناقض...

رومی زنگی

۱ مطلب در دی ۱۴۰۰ ثبت شده است

۲۹دی

بالاخره با هی‌هی و کی‌کی‌های خاله جان بلیت گرفتم و ۴ دی روونه شدم بعد ۳ تا پرواز رسیدم خونه خاله و دو هفته موندم و توی اون دو هفته انگاری وسط بهشت بودم. مجبور شدم بعد دو هفته بیام شهر و کشوری که توش دانشجو‌ام. که ۱۸۰ درجه با شهری که خونه خاله هست فرق می‌کنه. اینجا از سر و کول سطل‌های خیابون آشغال بالا می‌ره درست برخلاف شهر خاله اینا. یه مدت ادامه دادن واسم سخت شده بود میخواستم بزنم زبر همه چی ولی مردم و طاقت آوردم خداروشکر فعلا 

رومی زنگی