گفتگوهای نگفتنی...
جمعه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۰:۰۲ ب.ظ
- میدونی دلم چی میخواد؟!
+چی؟
- یه بابای مالتی میلیاردر نامهربون که اصلا آدم حسابم نکنه
+ برو بابا تو هم خدا شفات بده
- به خدا جدی میگم. خسته شدم از بس دو دو تا چهارتا کردم تازه بهم گیر هم داده
+بارها بهت گفتم مشکل از تو هم هست . صد دفعه گفتم اینقدر حساس نباش یه گوشت در باشه یه گوشت دروازه.
- کاش فقط همین بود
+ دیگه چته؟
- دلم میخواد کلاس نقاشی و زبان برم
+ وا خب برو مگه کسی جلوتو گرفته ؟
- نه... راست میگی حالا ببینم چی میشه ( بعضی چیزا رو نمیشه گفت)
و اینچنین بغض را فرو می دهد و ....
۹۸/۰۲/۱۳