جشن آناتومی
از روز اولی که توی مهرماه با دکتر ز کلاس داشتیم نوید این جشن رو بهمون داده بود که هر سال با ورودی که کلاس دارن شب عید یه جشن آناتومی برگزار میکنن و من با این که سن و سالم بیشتر از بچه ها مون بود کلی ذوق داشتم واسش. خلاصه که دوشنبه روز جشن بود و اونقدر بچه ها مزه ریختن و خندیدیم که اشک میومد از چشمامون از مجری گری داغون الف که بگذریم علی (اونیکی مجری) اونقدر ریلکس شوخی میکرد که خودمون هم باورمون نمیشد داره شوخی میکنه . آخرش هم یه کیک ۹۷ خوردیم و دکتر ز کلی تشویق مون کرد که آفرین خیلی خوب برگزار کردین و ما ته دلمون قند آب میکردن ف.ب هم اسکالپل طلایی انجمن رو اساتید پیش کسوت آناتومی بهش تقدیم کردن. با زهرا و سارینا کلی عکس انداختیم و شبی بود که برای همیشه تو ذهنم موند.
∆آنژین شدید شدم و دارم میمیرم از گلودرد و گوش درد به حدی که امروز نه دانشگاه رفتم نه سرکار