وحشتناک و هراس انگیز 😨😨😨😭😭😭
دیشب خیلی خسته بودم و ساعت ۱۰ خوابیدم صبح ساعت ۶ و نیم بیدار شدم ولی هنوز خوابم میومد رفتم پیش مادرم و ساعت ۸ دوباره خوابم برد کلی خواب استرس آور دیدم از جمله اینکه دو نفر با چاقو بهم حمله کردن و من چاقو رو ازشون گرفتم و فرو کردم توی گردن شون و در رفتم و همش استرس این رو دارم که پلیس میاد و به جرم قتل عمد دستگیرم میکنه ولی همش با خودم میگفتم چرا وقتی چاقو رو فرو کردم خون فواره نزد قاعدتاً باید شریان کاروتیدشون پاره شده باشه تا اونجایی که خواب دیدم خاله و شوهر خاله ام هر دو شون به رحمت خدا رفتن و توی خواب از هق هق نفسم تنگ شده بود که دیدم مادرم با شدت تکونم میده و میگه بیدار شو چی شده تا چشمام رو باز کردم با صدای بلند زدم زیر گریه و اشکام همینطور میریخت تا اینکه رفت تو گوشم مادرم سرم رو بغل کرده بود و همش میگفت تموم شد بیدار شدی دیگه ببین بیدار شدی و من همچنان گریه میکردم . خلاصه که خیلی بد بود خیلی 😢😢😢😢