چی راضیت میکنه تو رو دختر 😐😔
خاطرتون هست حتما که چقدر غر زدم که وای چقدر تعطیلی و چه خبره و اینا ... خلاصه از اونجایی که در نومیدی بسی امید است تعطیلات تموم شد و روز سه شنبه که دیروز باشه بنده ۸-۱۰ آناتومی داشتم ۱۰-۱۲ بیوشیمی و ۱-۳ تشریح درس همون روز آناتومی و یک ربع به ۴ تا ۷ شب هم کلاس زبان توی کلاس زبان هم جلسه با والدین محترم زبان آموزان راستش یه کم ترس برم داشته بود از اینکه این همه فشرده است برنامم ولی اصلا به دلم بد راه ندادم خلاصه که بعد از اولین کلاس زبان موقعی که داشتم به اجزای سازنده ام تجزیه میشدم اومدم لب به شکوه بگشایم که خودم زدم تو دهن خودم و گفتم لال شو هیچی نگو اون ازروزای تعطیلت اینم از روز غیر تعطیلت بسه دیگه معلوم هست اصلا چی راضیت میکنه ؟ و زهرچشمی اساسی از خودم گرفتم بدین سان 😅😅😅
+ دیروز نماینده مون میگه خانم غ آموزش گفته کار فوری داره باهاتون چشمام گرد شد گفتم با من؟ گفت بله گفتن هرچه سریعتر تشریف ببرین پیش شون با ترس و لرز و هزار تا فکر منفی رفتم خانم ن گفت از آموزش کل نامه زدن که شما درس زئونوز برداشتین ولی اجازه نداشتین برش دارین توی حذف و اضافه حذفش کنین حتما گفتم بله بله چشم حتما حذفش میکنم خانم ن میگن حتما حذفش کنیا یادت نره 😐😐😐مگه میشه آدم موضوع به این مهمی یادش بره آخه