خبر خوب!!
دختر عموم که راجع بهش صحبت کرده بودم و نوزاد pre mature اش هر دو از بیمارستان مرخص شدن و خداروشکر حالشون خوبه امشب رفتیم دیدنشون :))
خدایااا پسرش به اندازه مچ دست تا آرنج من بود من که جرات نکردم حتی بهش دست بزنم فقط باهاش صحبت کردم و قربون صدقه اش رفتم. دختر عموم از سختی هایی که تو این مدت کشیده بود برام گفت ، گفت که میزان پروتئینوری که در اثر پره اکلمسی داشته به حدی زیاد بوده که نه تنها داشته کلیه های خودش رو از دست میداده بلکه این موضوع روی کلیه های بچه هم تاثیر گذاشته بوده :(( واقعا کسانی که باردار میشن یه جورایی جونشون رو میگیرن کف دستشون چون با چیزهایی که من دور و اطرافم دیدم هزار و یک بلا ممکنه سر آدم بیاد تو این 9 ماه
ولی واقعا ردپای خدا رو تو تک تک اجزای وجود این بچه میشد دید اصلا آدم انگشت به دهان میمونه از این همه نظم و هماهنگی خدا جونم قربونت برم که اینقدر ماهی .