از بیست و دو سه سالگی به بعد همیشه برام سوال بود که مرز کوتاه اومدن و نیومدن والدین کجاست؟ مثلا وقتی دختر یا پسر نوجوون شون میگه میخوام برم بانجی جامپینگ باید اجازه بدن یا نه؟ یا مثلاً تحت شرایط خاصی اجازه بدن. چون خودم توی دوران نوجوونیم زیاد پر شر و شور نبودم نمیتونم یه سری چیزها رو هضم کنم. همین الان وقتی میرم با دوستام بیرون مادرم هزار بار زنگ میزنه و نگرانه. به گمانم این میزان دلواپسی هم عادی نباشه ولی نمیدونم کجا میشه و اصلا باید کوتاه اومد و آزادی داد و کجا باید سفت و سِوِر ایستاد و گفت نه. میبینین! همونطور که گفتم من والد خوبی نمیشم