فرزند مجهول الهویه
دوشنبه, ۲۳ فروردين ۱۴۰۰، ۱۲:۲۶ ق.ظ
دیشب خواب عجیبی دیدم
خواب دیدم که باردارم و پا به ماه با پدرم و برادرم توی خونه و یهو ناگهان وقت زایمانم رسید رفتم توی اتاق در رو قفل کردم و دقایقی بعد بندناف بچه رو کلمپ کردم و بغلش کردم پدر و برادرم هرچی در میزدن میگفتم خوبم خوبیم به خدا رفتم دوش گرفتم بچه رو هم شستم و بچه به بغل رفتم از اتاق بیرون چقدر چهره اش پاک و بی گناه بود 🥺 توی خواب به تقویم الان آگاه بودم و میگفتم چه جالب بچه هم مثل خودم فروردینیه واقعا عجیب بود ولی همون توی خواب از استرس مسئولیتهای بچه بغضم گرفته بود توی همین برزخها بودم که مادرم صدام زد و گفت کلاس نداری مگه پاشو دیگه!
+ مادرم میگه اگر خانم بارداری تو خواب زایمان کنه یعنی تو عالم بیداری از غصه فارغ میشه دعا کنین منم از غصه فارغ بشم و یه شادی استثنایی پیش روم باشه
۰۰/۰۱/۲۳