رومی زنگی

لبریز از احساسات متناقض...

رومی زنگی

لبریز از احساسات متناقض...

رومی زنگی

ایشوهای این روزهام

پنجشنبه, ۶ تیر ۱۳۹۸، ۱۱:۵۱ ب.ظ

شماره یک

اسمم برای کربلا توی قرعه کشی دراومد اما پدر و مادرم هرکدوم به عناوین مختلف مخالفت جدی کردن ، مادرم گفت من خودم هم میترسم بچه دسته گلم رو نمی‌فرستم یه وقت زبونم لال کشته بشه و پدرم هم گفت اونجا واسه یه دختر تنها خطرناکه اگه میذاشتن همراه با خودت ببری مثلاً با امیر بری شاید روش فکر میکردم من اما همش توی حال و هوای بین الحرمین سیر میکردم یک هفته و به این همه بی لیاقتی خودم که شایسته زیارت شون نیستم 😭😭😭😭

شماره دو 

 یکی از اقوام مون که BMI اش بالای ۴۰ بود رفته بیمارستان دولتی و به عنوان بیمار رفته توی لیست نوبت جراحی اسلیو یک سال تو نوبت بوده و ۱۵ ماه رمضون بهش زنگ زدن که بیا نوبتته از قرار خانوم قصد نداشتن به کسی بگن که دهان به دهان پیچید و امشب تو تولد برام از سیر تا پیاز عملش گفت و از دردهایی که کشیده از اینکه غذاش یه قاشق برنجه و تازه اونم هزار بار باید بجوه تا بتونه بخورش ولی از بعد عملش تا الان ۱۳ کیلو کم کرده و دکتر گفته تا ۴۰-۵۰ کیلو هم کم می‌کنه واقعا وسوسه شدم که برم معده ام رو عمل کنم هرچند که BMI ام ۳۰ ئه نه ۴۰ و اگر بخوام این عمل رو انجام بدم باید با هزینه آزاد برم انجامش بدم که پدرم عمرا هزینه اش رو نمی‌ده ولی مادرم مطمئنم همه کار میکنه واسه اینکه این عمل رو انجام بدم من نهایتا باید ۲۰-۲۵ کیلو کم کنم که حسابی این شیپ بشم و میترسم اگه عمل بکنم دچار malnutrition شدید بشم 

شماره سه 

توی خونه موندن باز داره مسمومم می‌کنه و نمی‌دونم باهاش چیکار کنم هرچند که خیلی جدی دارم زبان میخونم و کتاب ولی بازم برای هزارمین بار من آدم خونه موندن نیستم...


موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۸/۰۴/۰۶
رومی زنگی

نظرات  (۱)

شماره یک:اتفاقا یسری ازاقواممون میخاستن برن کربلا ک یهویی حال یکیشون بدشد و نیاز به عمل جراحی خیلی سختی داشت واین موضوع سفر رو ازدست داد.همینکه دلت بوده خدا زیارتتو قبول میکنه گلم.
شماره دو:این.سلبریتیهای هالییود ک.هر چندوقت یبار میرن پیکرتراشی میکنن وچربیهاشونو میکنن میندازن بیرون وهزارتا پروتز میکنن چرا هیچ مرگشون نمیزنه.خخخخخخ.دوس داشتم یه چاقو جادویی بود باهاش میشد چربیهاتو ببری بندازی جلوی گربه ها.
شماره سه:هزارتا برنامه واسه ی تابستون دارم.اما نهایتن من میمونم واتاقمو وفیلم دیدن...اماازاونجایی.ک خیلی حیوونارو دوس دارم میخام یه حیوون خونگی مثلا پرنده بیارم ازتنهایی بیرون بیام...تجربشو زیادداشتم خیلی خیلی حال ادمو خوب میکنه  سراسر عشق ومحبتن این حیوونا
پاسخ:
  • شماره یک : خیلی ممنونم عزیزدلم ان شاء الله که همینطوره 
  • شماره دو: آره واقعا یا یه قرصی شب میخوردی صبح به وزن ایده آلت میرسیدی 
  • شماره سه: آخی عزیزم به سلامتی آره بابا حیوونا خیلی گوگولی ان

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی