رومی زنگی

لبریز از احساسات متناقض...

رومی زنگی

لبریز از احساسات متناقض...

رومی زنگی

بهشت در پایان اردیبهشت

پنجشنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۸، ۱۲:۰۸ ب.ظ

از دیشب که تو راه برگشت از منزل عموجان بارون شدید گرفت هوا خنک شده و از نظر من یعنی بهشت. وقتی پنجره ی اتاقم بازه پتو رو تا فرق سرم میکشم رو سرم و در شب آغازین خرداد این می‌تونه دلخوشی هرچند کوچیک من تو این روزهای سرد و کبود و ناامید کننده باشه . کسی یادشه چطور شد که اینطور شد اصلا ؟! خدایا خودت رحم کن خیلی شرایط سختیه خیلی، راستش فکر میکنم خدا داره به صورت هماهنگ کشوری امتحانش رو برگزار می‌کنه هر طرف رو نگاه می‌کنی هر از گاهی شاید یه کورسوی امیدی به چشمت بیاد اما همونم یا اونقدر دور و صعب الوصوله که کلا بیخیال میشی و یا میبینی همون کورسوی امید هم سرابی بیش نبوده خدایا خودت کمک کن داریم له میشیم به خدا  

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۸/۰۳/۰۲
رومی زنگی

نظرات  (۲)

۰۲ خرداد ۹۸ ، ۱۲:۱۷ حـ . آرمان (استاد بزرگ)
تعبیر خیلی جالبی بود
واقعا امتحانات خدا داره به صورت هماهنگ کشوری برگزار میشه

خدا خودش رحم کنه
پاسخ:
🤦🤦🤦🤦واقعا وضعیت ترسناکیه خدا خودش بخیر کنه 
هوای شهرما گرمه ولی😕
پاسخ:
اینجا هم یه خنکای موقت بود تموم شد و رفت عزیزم 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی