فرشته خوشبختی
يكشنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۷، ۱۱:۳۷ ب.ظ
وقتی عصر خسته و هلاک و گرسنه از دانشگاه میرسم خونه و میبینم مادرم آش جو ی محبوب من رو پخته و خواسته من رو سورپرایز کنه ذوق مرگ میشم میپرم ماچش می کنم و دست های سفیدش که در آستانه پنجاه سالگی داره کم کم چروک میشه و هرسری با فکر کردن بهش قلبم میلرزه رو میبوسم و به این فکر کردم که مادرم فرشته خوشبختی منه و از خدا خواستم عمرش رو هزار ساله کنه چون نفسم به نفسش بنده
۹۷/۰۹/۱۱