رومی زنگی

لبریز از احساسات متناقض...

رومی زنگی

لبریز از احساسات متناقض...

رومی زنگی

من باشم و تو باشی و ....

چهارشنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۴:۰۶ ق.ظ

الان دو شبه که باهم تا ٤-٥ صبح  بیداریم  برای این که مزاحم خواب اهل منزل نشیم میریم تو بالکن ( برادرم معتقده من بلندگو قورت دادم :) ) . من براش شیمی و زیست میگم لا به لاش مورتمون میگیره و کلی میخندیم . همیشه به آرامش وجودش غبطه خوردم و میخورم هیچی حتی تا مرز دستپاچگی  نمیتونه آرامشش رو بهم بزنه حالا من واسه کوچکترین چیزها استرس میگیرم 

موقعی که خیلی کوچیک بود و من دبستانی همیشه فکر میکردم تک فرزند بودن هم کیف میده ها !! کی داداش خواست حالا ؟! اما الان میفهمم که تک فرزندا چقدر سختشون میشه وقتی بزرگتر میشن . 

ضمنا من همیشه فکر میکردم خوهرها خیلییی با هم عیاق میشن و نمونه خواهر برادری که با هم عیاق باشن ندیده بودم اصلا الان چند ساله که متوجه شدم برادر هم خیلی موجود خوبیه ! خیلی جاها میشه روش حساب کرد و یه جور تکیه گاهه واقعا . 

خدا حفظ کنه همه برادرها رو به افتخارشون دست و جیغ و هورای بلند :))))

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۷/۰۲/۱۹
رومی زنگی

نظرات  (۶)

خدا حفظش کنه برادرتون رو!!
پاسخ:
خیلی ممنون 
بله برادرا ی چیز دیگن...
من فک میکردم فقط خودم خوابم نمیبره!!!
آخی :)
هوراااااا :)))
پاسخ:
مرسیییی:)))
خدا حفظش کنه :) 
پاسخ:
ممنونم ازت عزیزم خدا خواهرای تو رو هم حفظ کنه برات :***
خدا برا هم دیگه حفظتون کنه :)
پاسخ:
خیلی ممنون :)))
هورااااا👏👏👏 ^_^😅😂
پاسخ:
:))))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی