رومی زنگی

لبریز از احساسات متناقض...

رومی زنگی

لبریز از احساسات متناقض...

رومی زنگی

کان سیکوئنس های رفاه بیش از حد!

سه شنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۷، ۱۱:۵۶ ب.ظ

دیشب به قدری خسته بودم که ساعت 9 رفتم تو تختم و ده و ربع بیهوش شدم قصد داشتم ساعت 4 بیدار بشم و اندکی مبحث گاسترولیشن جنین شناسی رو بخونم که وقتی دکتر ص یه چی میپرسه مثل بز نگاهش نکنم اما در یک اقدام بی سابقه 10 ساعت خوابیدم و هشت و ربع به زور چشمام رو باز کردم قشنگ دیرم شده بود اما از اون روزهای ریلکسیم بود فت و فراوون صبحانه خوردم و زدم از خونه بیرون ساعت ده دقیقه به 9 بود که رسیدم سر کوچه که تاکسی بگیرم و برم مترو الحمدلله چون هوا بارونی بود تاکسی هم نبود بالاخره بعد کلی وایسادن یه تاکسی اومد و سوار شدم. توی راه داشتم به این فکر میکردم که اگر من بچه یه دونه از این سوپر مایه دارها بودم احتمالا با هلیکوپتر شخصی میرفتم دانشگاه چون حال نداشتم بمونم تو ترافیک و میخواستم تا آخرین لحظه بخوابم بعد به این فکر کردم که اگر من توی یه همچین ثروت هنگفتی بزرگ می شدم شاید انگیزه گرفتن سیکل رو هم نداشتم چه برسه به اینکه بخوام بعد یه لیسانس دوباره کنکور بدم و بعدش توی 26 سالگی هرروز صبح زود بزنم بیرون . البته من ناشکری نمیکنم من اونطوری نبودم که توی شرایط خیلی سخت بزرگ بشم اما با خودم فکر میکنم همیشه که آیا اگه مطمئن بودم که قراره یه ثروت هنگفت پدرم برام تهیه کنه باز هم انگیزه تلاش داشتم و جوابم همیشه مثبت بوده نمیدونم من معنی زندگی رو توی تلاش و یادگیری میبینم و فکر میکنم این هیچ ربطی به ثروتمند بودن یا نبودن نداشته باشه البته مثال نقضش رو با چشم هام دیدم که بچه هایی که از بچگی شون هرچیزی رو لب تر کردن  همون لحظه داشتن چطور بدعادت شدن و الان واسه هیچی حاضر نیستن تلاش کنن . پدرم وقتی 13 سالم بود حرف جالبی بهم زد میگفت روز مرگت اون روزی نیست که قلبت از تپش بایسته اون روزیه که هیچی به دانشت اضافه نشه و یادگیریت متوقف بشه . نمیدونم من اگه تو شرایط رفاه بیش از حد بزرگ میشدم چطوری میشدم اما الان تا 70-80% راضیم از وضعیتم باقی اش هم باید بسپرم به خدا 

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۷/۰۸/۲۲
رومی زنگی

نظرات  (۱)

لطفااین تفکرقشنگو نگه دار....ادم بدون تلاش وامیدوهدف مث میت میمونه
دوروبرم زیاددیدم ادمای همسن تو ک جز شستن کهنه بچه وشنیدن غر مادرشوهر هیچ استفاده ایاززندگی نذاشتن....هرچی سرجاش
پاسخ:
چشم 
امیدوارم کردین 
راست میگین؟! چقدر بد :((

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی