?!What do you call this
از مادرم و هم سن و سال هاش و بزرگترها یه چیزهایی شنیده بودم راجع به زمان جنگ. راجع به این که شیر خشک و پوشک بچه ها و قند و شکر و برنج و ... سهمیه ای بوده و تهیه آزادش مثل تهیه داروهای کمیاب بوده و خیلی سخت و با هزینه گزاف. اون موقع ها حتی نمیتونستم تصور کنم که چه شکلی میشه اگر بگن هرکس فقط فلان قدر از هرچیز میتونه داشته باشه. ما خانواده اسراف کاری نیستیم ولی تصورم اینه که هرکس هرچقدر دلش بخواد از هرچی میره سوپر و می خره. ولی الان واقعا داره همین شکلی میشه و من قشنگ استرس گرفتم. صبح مادر و پدرم رفتن خرید تو یه فروشگاه زنجیره ای. دستمال کاغذی، دستمال دلسی، دستمال حوله ای و هرکالای بهداشتی دیگه ای که تصور کنین سهمیه بندی شده ! به هرکس فقط 3 بسته از هرکدوم میدن در واقع به هر فیش خرید 😔 و من نمیدونم این موضوع تا کی قراره ادامه داشته باشه و اصلا قراره بهتر بشه یا بدتر فقط میدونم کسانی مثل من که دارم دهه سوم عمرم رو سپری میکنم و قراره یکی از بهترین های دوران های عمرم باشه دارم از استرس تهیه دفتر و خودکار و خیلی از بدیهی ترین اقلام واسه زندگی قالب تهی می کنم و نمیتونم بی خیال باشم و از طرفی هم با تقریب خوبی هیچ کاری از دستم برنمیاد