به بهانه شب عَرَفه
من توی یه خانواده نسبتا مذهبی به دنیا اومدم. از 8 سالگی نماز خوندم و روزه گرفتم و روسری سرم کردم؛ نمازو روزه همیشه با عشق و خلوص به خاطر خودم و خدای خودم بود ولی در مورد حجاب یه تردیدهایی همیشه همراهم بوده و هست و دچار همون میلیاردگانگی معروف هستم . مادرم بعد از ازدواج با پدرم قبول کرده که باحجاب بشه ولی زیر بار چادر نرفته چون به قول خودش دلش باهاش نبوده. ولی خودش میگه بعدها اونقدر خودش دوست داشته حجاب رو که میگه حتی اگه الان بهش بگن بی حجاب بشه خودش دوست نداره این اتفاق بیفته . مادرم همیشه تو مسائل دینی جدی بود ولی هیچوقت سختگیر نبود و گیر نمی داد . اونقدر نرم نرمک من رو به نماز خوندن عادت داد که خودم هم متوجه نشدم از کی اینقدر ارادت پیدا کردم به نماز. از همون 8-9 سالگی همیشه روزهای عاشورا و تاسوعا که مسجد می رفتیم چادر سرم می کردم. الان چند ماهی میشه که هرروز چادرم رو سرم می کنم توی خونه و ساعت ها جلوی آینه به خودم نگاه می کنم و نمیدونم چرا وقتی چادر سرم می کنم این قدر احساس آرامش بهم دست میده از طرفی من همیشه مانتوهایی می پوشم که یکی دو سایز برام بزرگ هستن و اهل مانتو تنگ پوشیدن نیستم و بنابراین احساس می کنم چادر خیلی آراسته تر از مانتوی گشاد باشه و دلم میخواد به عنوان پوشش برای بقیه عمرم انتخاب کنم ولی یه ترس ها و تردیدهایی دارم که مانعم میشه یه تصمیم قطعی بگیرم شاید به این دلیل که می ترسم نتونم پاش بایستم و خدای نکرده زبونم لال یه وقت حرمت این وسیله گرانبها رو از بین ببرم .
خدایا شب و روز عرفه واقعا شب و روز بزرگی هستن به حق این شب و روز مبارک و گران قدر خودت کمکم کن که بهترین تصمیم رو بگیرم و تصمیمی رو نگیرم که یه وقت خدای نکرده پشیمان بشم.