بیقراری باعث آرامش دل شد مرا /آنچنان کز جنبش گهواره طفل آرام یافت
دوشنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۷، ۰۱:۳۹ ق.ظ
مادرم از وقتی یادم میاد به شدت مضطرب بود و این اضطراب رو رفته رفته که من بزرگتر می شدم به وجود منم انتقال می داد . این رو مشاوری که برای اولین بار پیشش رفتیم بهمون گفت .اون موقع من 17 سالم بود و ایشون به مادرم گفت دخترتون همه استرس های شما رو دریافت کرده و مطمئن باشین اگر کنکور بده و هر رتبه ای بیاره میتونسته نصف یا حتی یک سوم اون رتبه رو بیاره ولی اضطرابی که توی وجودش نهادینه شده نخواهد گذاشت این اتفاق بیفته .هرچی بزرگتر شدم مضطربتر شدم و الان دو سه سالی هست که دیگه خودم هم متوجه نیستم و فکر می کنم آرومم ولی به شدت برای کوچکترین کارها هم اضطراب دارم و بی قرارم و چه برسه به کارهای بزرگ و مهم و روی کرد جدیدم به بی قراری اینه که تا فشار روم زیاد میشه ناخودآگاه خوابم هم وحشتناک زیاد میشه مثلا تو 24 ساعت گذشته 12 ساعت رو با خواب سپری کردم:| راستش یه جورایی انگاربه این اضطراب ها خو گرفتم و موقعی که استرس نداشته باشم و تحت فشار نباشم احساس می کنم یه جای کار درست نیست. برای انتخاب رشته تصمیمم رو گرفتم و یه آرامش موقتی بهم حاکم شده ولی مطمئن نیستم که چقدر قراره دوام داشته باشه ! امیدوارم بهترین اتفاق که خیر و صلاحم توش باشه بیفته .
۹۷/۰۵/۲۲