سفر به سرزمین سبز شمالی!(روز دوم)
سه شنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۷، ۱۲:۰۹ ق.ظ
در پست قبلی عرض کردم خدمتون که روز جمعه چقدر خوابیده بودم بنابراین صبحش ساعت 7 بیدار شدم شاید باورش سخت باشه ولی پتانسیلش رو داشتم بیشتر هم بخوابم. خلاصه صبحانه خوردیم و پدرم گفتن که بریم شهر یه گشتی بزنیم سوار شدن به ماشین همانا و کشف کارنکردن کولر همانا خلاصه گشت توی شهرمون تبدیل شد به گشتن دنبال تعمیرکار ماشین توی شهر. القصه که تو اون هوای شرجی و گرم شهر چندین ساعت سرگردون بودیم تا ماشین درست بشه وقتی برگشتیم و ساعت 5 عصر نهار! خوردیم من مجددا بیهوش شدم تا 8 شب ولی این بار دیگه با کمال تعجب از خواب اشباع شده بودم و پتانسیل خواب بیشتر نداشتم حقیقتش:) یه چرخی زدم و به قول پدرم فشار خونم تازه نرمال شده بود که ساعت 11 همه گفتن ما خوابمون میاد و چراغ ها رو خاموش کردن. منم واقعا خوابم نمیومد کامپیوترم رو برداشتم و رفتم توی بالکن اتاق . از منظره اش چی بگم براتون که مه تا جلوی پام اومده بود و رطوبتش رو روی صورتم حس می کردم اما هوا اون قدری خنک و لطیف بود که پوستم رو نوازش می کرد و رطوبتش اصلا اذیت کننده نبود. یکی دو ساعتی تو اون فضای خنک و بی نظیر با اینترنت به شدت کم سرعت اونجا تو اینترنت گشتم که برادرم هم بهم ملحق شد و یه یه ساعتی هم داشتیم حرفای خواهر برادری می زدیم. خلاصه ساعت 2 با اینکه واقعا خوابمون نمیومد تصمیم گرفتیم به اتفاق برادرجان بریم بخوابیم.
۹۷/۰۵/۱۶