رومی زنگی

لبریز از احساسات متناقض...

رومی زنگی

لبریز از احساسات متناقض...

رومی زنگی

به نظرم سختترین اتفاق عالم اینه که با یکی از نزدیکترین افراد بهت نتونی ارتباط برقرار کنی ، این که اون بگه خیلی خیلی دوستت داره اما رفتارش چیزی کاملا مغایر این رو نشون بده . این که مدام با هر حرفش خنجر بزنه به بطن چپ قلبت و ادعا کنه که از بس دوستت داره این کارو میکنه . این که تو لال بشی در برابر هرچیزی که میگه و بی دفاع فقط اشک بریزی و اون بگه اشک تمساح نریز . این که کوچکترین چیزها رو نتونی باهاش در میون بذاری چون از کاه کوه میسازه و نقطه ضعف هات رو بُلد میکنه و میکوبه تو سرت . این که همیشه انتقاد بشنوی ولی نتونی حتی یه انتقاد کوچیک بکنی از کسی که تا تونسته تو جوونیش خوش گذرونده و موقع جیک جیک مستانش فکر زمستانش نبوده و حالا همه رو تحت فشار میذاره و همچنان خودش فکر میکنه جوان ٢٠ ساله است و نمیذاره آب توی دل خودش تکون بخوره و بقیه ؟ خب به درک که تحت فشارن . 

به اندازه یک آتشفشان خشم و بغض فروخورده دارم و  می ترسم از فَوَرانش؛ می ترسم اگر این آتشفشان فَوَران کنه خشک و تر رو باهم بسوزونه و می ترسم از روزی که این همه خشم و نفرت روانم رو مسموم کرده باشه و اونوقت کاری رو بکنم که نباید . 

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۷/۰۴/۱۷
رومی زنگی

نظرات  (۲)

عزیزدلم
امیدوارم هر چه زودتر حالت خوب شه و همه چی رو به راه 
پاسخ:
ممنونم همدم جانم ولی من خیلی امیدوار نیستم به بهبود اوضاع :'((
آخ که چقدر متنو میفهمم، چقدر حالت بد میتونه باشه:((
پاسخ:
الهی که هیچوقت تجربه اش نکنی . درسته حالم خیلی قر و قاطیه :((

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی